گریز
پناهجویان سوری یک سال در آلمان
الن در مورد جنگ در کشورش
من همیشه نگران بودم
الن در مورد جنگ در کشورش
ورود به روه گبیت
پیوستن به خانواده
الن فرم های مربوط را پر می کرد ولی خیلی وقت ها با مشکل مواجه می شد. به طور مثال خانواده او باید مدارکی را جور می کردند که برای به دست آوردن آنها باید ۷۰۰ کیلومتراز وسط مناطق جنگی تا دمشق سفر می کردند. از طرف دیگر مهلت برای ارسال مدارک ، به علت مشکلات دیوانسالاری اداری ، که مقصرش هم او نبود، به سر آمده بود.اما این فقط قطره ای کوچک از دریای مشکلات اداری بود که در آلمان در انتظار آنها بود .
ولی در نهایت همه چی به خوبی پیش رفت واینک الن خیلی خوشحال است و دیگر بقیه مشکلات برایش مهم نیستند.
الن خیالش راحت شد - "حالا همه آمدند"
"Jetzt sind alle da"
الن خیالش راحت شد - حالا همه آمدند
موانع و دیوان سالاری
جدال با دیوانسالاری اداری
اداره "سوسیال" ( یا امور اجتماعی) برگه معالجه را صادر می کند. بعد الن با این برگه پیش دکترعمومی می رود. آنجا به او برگه دیگری برای مراجعه به چشم پزشک می دهند. او می بایست با این برگه مجددا به اداره "سوسیال" برود. آنها برای معالجه توسط چشم پزشک به اداره دیگری یک تقاضا می فرستند. تا جواب مثبت برای معالجه بیاید هفته ها می گذرد
فراگیری زبان آلمانی جلوی تلویزین.
"تو هستی...او هست..."
فراگیری زبان آلمانی جلوی تلویزیون
الن تنهایی از پس کارها بر نمی آید
آخرین شانس پناهندگی است؟
ادغام تدریجی در جامعه
آسان ترین زبان دنیا
در دورتموند هم او مرتب با دوچرخه در راه است. مقصد مورد علاقه اش: زمین ورزش باشگاه "وستفالیا ویکده " است
ریناس سر تمرین
ریناس سر تمرین فوتبال
بیورن بوده، مربی تیم، در مورد همکار جدیدش:
"واقعا یک شانس بزرگه"
بیورن بوده، درباره ی همکار جدیدش می گوید
به هدف نزدیک شدن
البته ریناس بیشتر برای دخترش و پیشرفت چشم گیر او خوشحال است
پس از گذشت یک سال
Zum Anfang Zum Anfangنادین ورتمن, معلم نماه
بچه ها خیلی کمک میکنند
معلم نماه، نادین ورتمن
الن راضی است.
"نماه دیگر نمیترسد."